ارتباط فيزيکي نقش مهمي در تعامل و يادگيري دارد. در مدارس مجازي چنين ارتباطي وجود ندارد. بر اين اساس چنين مدارسي بايد به توجه به معيارهايي سازماندهي شوند که اين ضعف را جبران نموده و دانشآموزان را علاقمند به آموزش کنند.
در هر مدرسه و سيستم آموزشي، عناصري موجود هستند که چارچوب و ساختار آموزش را در بر ميگيرند. زماني که اين عناصر به شکل مطلوب اجرا شوند، در هر فضايي آموزش سودمند را به دنبال دارند. عناصر آموزشي نامبرده شامل: محتوا، روش تدريس، هدفهاي آموزشي و ارزشيابي آموزشي ميشوند. اين عناصر به عنوان معيارهاي ارزيابي مدارس محسوب ميشوند. از اين رو در انتخاب مدارس در فضاي فيزيکي يا مجازي، ميتوان از آنها به عنوان ملاک سنجش استفاده کرد.
محتواي آموزشي، يکي از مهمترين عناصر آموزشي است که برترين نقش را در راستاي يادگيري ايفا ميکند. از اين رو ميتوان آن را به عنوان اساسيترين معيار ارزيابي مدارس مجازي به شمار آورد. يکي از اصول اساسي که سبب جذابيت محتوا ميشود، توجه به نيازها و علايق دانشآموزان است. متاسفانه محتواي مکتوب که در مدارس ما تدريس ميشوند، از کشش چنداني برخوردار نيستند. اين محتواها غالبا مربوط به سالهاي گذشته بوده و تمامي مفاهيم مربوط به هر پايه را در بر نميگيرد. علاوه بر اين انعطاف اندکي دارند. از اين رو تمامي دانشآموزان نميتوانند ارتباط موثري با آن برقرار کنند.
در فضاي حقيقي معلمان مم به تدريس کامل چنين محتوايي هستند و اختيار چنداني در رابطه با تغيير آن ندارند اما در فضاي مجازي، کنترلهاي بيروني چندان حاکم نيست و معلمان ميتوانند به تغيير و توليد محتوا بپردازند. بر اين اساس آنها ميتوانند با در نظر گرفتن علايق و نيازهاي دانشآموزان خود ساختار محتوا را تنظيم کنند. چنين محتوايي قدرت جذب دانشآموزان را بيشتر ميکند. جذابيت چنين محتوايي زماني بيشتر ميشود که معلمان زبده بتوانند با مشارکت هم مفاهيم اساسي را با مثالها و راهحلهاي قابل فهم ارائه کنند. در اين رابطه مدارسي موفقتر عمل ميکنند که از تيم آموزشي بهتري برخوردار باشند.
معلمان مربوط به يک درس يا پايه به همراهي يکديگر به توليد يا اصلاح محتوا بپردازند. آنها علاوه بر توانايي علمي براي توليد محتوا، لازم است که با امکانات فضاي مجازي آشنايي کافي داشته باشند و بتوانند با بهره گيري از محتوا کليپهاي آموزشي مفيد ارائه دهند. شايد سوال پيش آيد که چگونه ميتوان فهميد که در مدرسه مجازياي، معلمان قادر به ارائه چنين محتوايي هستند. در اين رابطه ميتوان گفت مدرسهاي از چنين قابليتي بهرهمند است که معلمان آن از توانايي بالايي در تدريس برخوردار باشند. با يکديگر همراهي داشته و به صورت يک تيم عمل کنند. همچنين در آموزش در فضاي فيزيکي، از ابزارهاي الکترونيکي کلاس بهره گرفته باشند. در سال تحصيلي گذشته، تجارب آموزشي بيانگر اين بود که معلماني که در کلاس درس فيزيکي از امکانات الکترونيکي بهره ميگرفتند، در کلاس درس مجازي نيز بهتر عمل کردند.
يکي از معيارها و عناصر ديگري که با توجه به آن ميتوان مدرسه مجازي را انتخاب کرد. بهرهگيري معلمان آن از روشهاي فعال تدريس است. تجربه نشان داده که گاه معلمان محتواي مناسبي را توليد ميکنند اما قادر به ارائه صحيح آن در فضاي مجازي نيستند. زماني که معلم نتواند در فضاي مجازي به خوبي تدريس کند و ارتباط موثر برقرار نمايد، دانشآموزان نيز رغبت به حضور و فعاليت ندارند. در اين رابطه بايد به اين نکته توجه کرد که معلم يا معلمان پايه موردنظر در فضاي فيزيکي تا چه اندازه از روشهاي جديد و فعال تدريس بهره ميگرفتند. آيا خودمدار بوده و روشهاي سنتي تدريس همچون؛ سخنراني، پرسش و پاسخ، تکرار و مرور و. را در الويت قرار ميدادند يا ميکوشيدند تا با روشهايي همچون؛ بحث و گفتگو، بارش مغزي و. تمامي دانشآموزان را با تاييد و تشويق، به فعاليت ترغيب کنند.
هدف، عنصر آموزشي موثري است که ميتوان از آن به عنوان معياري مناسب براي ارزيابي مدرسه آنلاين استفاده کرد. مدير و کادر آموزشياي ميتوانند به طور موثر عمل کنند که هدفهاي مناسبي را براي آموزش درنظر گيرند. برخي مديران تعهد بسياري در رابطه با اهداف اسناد بالادستي و بخشنامههاي اداره دارند و به نيازهاي معلمان و دانشآموزان توجه اندکي ميکنند. در چنين مدارسي معلمان نميتوانند در فضاي فيزيکي و مجازي آزادي عمل داشته باشند و اهداف علمي و انگيزشي خود را در کلاس به کار بگيرند.
زماني که معلم اختيار و آرامش داشته باشد ميتواند با درنظرگرفتن فضاي کلاس و سطح دانش آموزان خود، اهداف آموزشي اي درنظر بگيرد و طرح درس خود را سازماندهي کند. چنين معلمي با آزادي اي که در اختيار دارد مي تواند با تغيير فضاي فيزيکي به فضاي مجازي اهداف خود را تعديل کرده و برنامه منعطف تري در نظر بگيرد. براي اين که بتوان از چنين معياري آگاهي کسب کرد، ضرورت دارد که با مدير، معلمان و اولياي سال هاي گذشته صحبت نموده و کسب اطلاع کرد. در اين رابطه نحوه برخورد و ارتباط مدير با پرسنل و معلمان خود تا حد بسياري مي تواند گوياي چگونگي اين معيار باشد.
ارزشيابي فراگيران، معيار آموزشي بسيار مهمي در رابطه با ارزيابي مدارس مجازي است. ارزشيابي تعديل کننده يادگيري و اصلاح کننده آن، در مراحل بعدي آموزش است.
بهترين نوع ارزشيابي، ارزشيابياي است که پيوسته باشد.
پيش از شروع فرآيند آموزش صورت گيرد و تا پايان آن ادامه داشته باشد. ارزشيابياي که پيش از فرآيند آموزش صورت گيرد، تعيين کننده سطح دانش آموزان است که معلم با توجه به اين سطح به آموزش ميپردازد. ارزشيابياي که در حين آموزش صورت ميگيرد اصلاح کننده نواقص و اشتباهات يادگيري دانشآموزان است و فرصت بازنگري را فراهم ميکند و ارزشيابياي که در پايان کار آموزش صورت ميگيرد. ميزان يادگيري و تغيير را به طور کلي برآورد کرده و پيش زمينهاي براي طراحي ساختار مبحث بعدي است.
برخي معلمان تاکيد بسياري به ارزشيابي پاياني داشته و پيش از انجام آموزش و در حين آن، چندان به ارزشيابي دانش آموزان خود نميپردازند. اين روند نقش چنداني در ايجاد يادگيري ندارد. زماني که آموزش به شيوه مجازي باشد اين نوع ارزشيابي صدمه آموزشي بيشتري را به دنبال دارد.
اگر در مدرسهاي ارزشيابي فقط به پايان کار توجه داشته باشد، معلمان در طي سال و ترم تحصيلي تنها به آزمونهاي شفاهي و مداد و کاغذي بسنده ميکنند. مدير معلمان را به تنظيم پوشه کار معلم مم نميکند و معاونين نظارتي بر شيوه ارزشيابي ندارند. اما اگر مدير از ابتداي سال تحصيلي نظارت بر شيوههاي ارزشيابي داشته باشد و پوشه کار معلم را در طي ماه بررسي کند. معلمان نميتوانند همانند دورههاي گذشته تنها به آزمون اکتفا کرده و نابرابري آموزشي را حاکم کنند. زماني که آموزش به شيوه مجازي باشد، اين نظارت به قوت مي رسد. لازم است که مدير و معاونان در کلاسهاي موجود در فضاي شاد حضور داشته باشند و جريان کلاس و نحوه ارزيابي را مشاهده کنند.
يکي اين که مدير و معاونين مدرسه به چه ميزان بر کار معلم نظارت دارند و نظارت به صورت کنترل است يا همراهي اصلاحگرانه و ديگري اينکه معلم از ارزشيابي پيوسته استفاده ميکند يا ارزشيابي پاياني.
زماني که معلم از ارزشيابي پيوسته استفاده کند، به واسطه شيوههايي به ارزشيابي ميپردازد. در ادامه به برخي از اين موارد پرداخته ميشود.
- يادداشتبرداري و گزارشنويسي: يکي از روشهاي ارزشيابانه که کمک شاياني به يادگيري دانشآموزان مي کند، يادداشتبرداري و گزارشنويسي است در اين رابطه معلم در پايان کلاس آنلاين از دانشآموزان خود ميخواهد که ويسهاي او و ساير همکلاسيهاي خود را خلاصه کرده و به صورت يادداشتي ارائه دهند يا گزارشي از کليپ آزمايش بنويسند.
- پروژههاي گروهي و انفرادي: در اين روش معلم ميتواند چارچوب و موضوعاتي را تعيين کرده و در اختيار دانش آموزان قرار داده تا با رعايت چارچوب مورد نظر به بررسي و مطالعه پيرامون موضوع بپردازند. استفاده از اين روش بسيار موثر است زيرا در طي آن دانشآموزان به يادگيري عميق ميرسند.
- ارزشيابي عملکرد: عملکرد به اعمال و رفتار دانشآموزان اشاره دارد. در فضاي مجازي معلم مي تواند تکاليف و فعاليتهايي را در اختيار دانشآموزان قرار داده و بر اساس آنها به ارزشيابي بپردازد.
- نوشتن مقالات تحقيقي: در اين زمينه معلم ميتواند به دانشآموزان بگويد که براي نگارش مقاله به مطالعه کتاب و نقد و بررسي مقالههاي ديگر بپردازند و با رعايت اصول مقالهنويسي، نتايج کار خود را به نگارش در آوردند. در اين روش ضرورت دارد که دانشآموز از طريق ويس يا کليپ، چگونگي انجام کار خود را بيان کند و معلم به ارزشيابي بپردازد.
- پوشه کار: اين روش بسيار جامع بوده و تمامي فعاليتهاي دانشآموزان را به صورت مسنجم در بر ميگيرد. از آن جايي که در پوشه کار دانشآموزان فعاليتهاي بسياري انجام ميدهند، به خوبي ميتوانند تواناييها و تفاوتهاي فردي خود را نشان دهند. برخي از دانشآموزان نميتوانند در آزمونهاي شفاهي و کتبي، تواناييها و يادگيريهاي خود را به نمايش بگذارند و هميشه نمره پايين گرفته و بر اساس همين نمره ارزشگذاري ميشوند. در حالي که در پوشه کار با توجه به مجموعه کارها، ارزشيابي و ارزشگذاري انجام ميشود. در فضاي مجازي نيز هر دانشآموز يک پوشه کار الکترونيکي دارد.
در عبارات فوق به برخي از مهمترين شيوههاي ارزشيابي در کلاسهاي مجازي پرداخته شد. بهرهگيري از چنين روشهايي يا روشهايي مشابه به آنها ميتواند به ما اطمينان بدهد که آموزش مجازي تا حد بسياري به هدف هاي خود دست يافته است و مدرسهاي که در کلاسهايش به اين شيوه به ارزشيابي توجه ميشود، ميتواند نقش به سزايي در پيشرفت و يادگيري دانشآموزان خود داشته باشد.
برگرفته از سايت
درباره این سایت